تجارتکسب و کار

اتحادیه‌های صنفی و توازن اجتماعی

صنایع و معادن: اتحادیه‌های صنفی تنها نهادهای کهنه‌کارِ دفاع از حقوقِ کارگران نیستند؛ آن‌ها امروز بازیگران کلیدی در ایجاد توازن میان منافع تولیدکننده و مصرف‌کننده، تضمین کیفیت محصولات و پایداری زنجیره‌های تأمین‌اند. کارکردِ این نهادها از چانه‌زنی دستمزدی فراتر رفته و در قالب «گفت‌وگوی اجتماعی» (Social Dialogue) و مشارکت در تدوین استانداردها و سیاست‌های صنعتی، به ثبات بازار و حفاظت از مصرف‌کننده کمک می‌‌کند.
بازسازی توازنی که بازار به‌تنهایی نمی‌سازد
بازارِ آزاد ممکن است در کوتاه‌مدت کارآمدی ایجاد کند اما اغلب نابرابری قدرت چانه‌زنی میان کارفرما، دولت و شهروندان را تشدید می‌کند. اتحادیه‌ها با ابزارهایی مانند قراردادهای دسته‌جمعی، نمایندگی کارگران در هیأت‌های نظارتی و مشارکت در تنظیم مقرراتِ ایمنی و کیفیت، توان اجرای استانداردهای محیط‌کار و کالاها را افزایش می‌دهند؛ چیزی که در نهایت به کاهش بازارگرایی زیان‌آور و افزایش اعتماد مصرف‌کننده می‌انجامد. گزارش‌های بین‌المللی تأکید می‌کنند که گفت‌وگوی اجتماعی، راهکاری اثبات‌شده برای تقویت اعتماد و پایداری اقتصادی است.
الگوهای موفق: وقتی اتحادیه‌ها شریک توسعه‌اند
تجربه آلمان و کشورهای اسکاندیناوی نمونه‌های درخشانی از نقش کارامد اتحادیه است. مکانیسم‌های «هم‌تصمیم‌گیری» (co-determination) و شوراهای محلِ کار(works councils) توانسته‌اند از طریق مشارکت در مدیریت شرکت‌ها، هم امنیت شغلی را تقویت کنند و هم بهره‌وری صنعتی را بالا ببرند. در نتیجه، تولیدکننده با نیروی کار هماهنگ‌تر و مصرف‌کننده با کالای باکیفیت‌تری روبه‌رو می‌شود. نمونه‌های اخیر نشان داده‌اند که این مدل‌ها در بحران‌ها مقاومتِ سیستم را بالا می‌برند و از تنش بین کار و سرمایه می‌کاهند.
کارکرد امروز؛ فراتر از دستمزد
اتحادیه‌ها اکنون در میز تعیین استانداردهای شغلی و صنعتی، ارتقای مهارت نیروی کار و گذار به اقتصاد کم‌کربن نیز فعال‌اند. سندهای اتحادیه‌ای و نهادهای بین‌المللی نشان می‌دهد که مشارکت سازمان‌یافته کارگران در طراحی پروژه‌های سرمایه‌گذاری عمومی و خصوصی می‌تواند ضمانت اجتماعیِ پیوست محیط‌زیستی و کیفیت را تقویت کند. بدون این مشارکت، هزینه‌های اجتماعی و مصرف‌کننده (مانند محصولات ناایمن یا خدمات بی‌کیفیت) افزایش می‌یابد.
آیا اتحادیه‌ها موجب کندیِ رشد می‌شوند؟
برخلاف روایت‌هایی که اتحادیه‌ها را مانعی برای رشد معرفی می‌کنند، مطالعات اقتصادی بین‌المللی نشان می‌دهد قراردادهای جمعی و چارچوب‌های مذاکره منظم معمولاً با توزیع بهتر درآمد و ثبات بلندمدتِ رشد همراه‌اند. به‌علاوه، ساختارهای مشارکتی می‌توانند هزینه‌های جبرانِ اجتماعی (به‌طور مثال اعتصابات گسترده) را کاهش دهند و فضای پیش‌بینی‌پذیرتری برای سرمایه‌گذاری فراهم کنند.
تجربه‌های موفق
سه درس کلیدی از تجربه موفق وجود دارد: اول، تقویت ظرفیت گفت‌وگوی اجتماعی و پذیرش نقش قانونی نمایندگی‌های کارگری. دوم، گنجاندن نمایندگی کارگران در فرایندهای استانداردسازی و سیاست‌گذاری صنعتی. سوم، سرمایه‌گذاری در آموزش مهارتی و انتقال فناوری با مشارکت اتحادیه‌ها تا مزیت صنعتی همزمان با حفاظت اجتماعی ایجاد شود. این مداخلات هم تولیدکننده را توانمند می‌کند و هم از مصرف‌کننده حمایت می‌نماید.
میانه‌روهای سیاست صنعتیِ عادلانه
اتحادیه‌های صنفی در نقش واسطِ میانِ بازار و جامعه، می‌توانند ضمانت عدالتِ اقتصادی و حفاظت از مصرف‌کننده را فراهم سازند. مشروط بر اینکه خود سازوکارهای شفاف، دموکراتیک و مسئولیت‌پذیری داشته باشند. سیاست‌گذاران و کارفرمایان نیز باید اتحادیه‌ها را نه به‌عنوان مانع، بلکه به‌عنوان شریک استراتژیک در توسعه پایدار و بازارِ قابل‌اطمینان بپذیرند؛ راهی که هم به تولیدِ پایدار و هم به مصرفِ امن و باکیفیت می‌انجامد.

مشاهده بیشتر

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا