
جامعهشناسی صنعتی، شاخهای از جامعهشناسی که به بررسی روابط اجتماعی، سازمان کار، و پیامدهای فناوری در محیطهای صنعتی میپردازد، با صنعتی شدن اروپا و آمریکا در قرن نوزدهم شکل گرفت. این رشته ابتدا بر مسائل تولید انبوه، روابط کارگری، و مدیریت بنگاهها تمرکز داشت، اما با گذار به جامعه فراصنعتی در دهههای اخیر، جایگاه و نقش آن دستخوش تحول شده است. جامعه فراصنعتی، که توسط آلن تورن در 1969 و دانیل بل در 1973 تعریف شد، با غلبه بخش خدمات بر تولید، رشد فناوری اطلاعات، و اهمیت دانش نظری مشخص میشود.
در جوامع صنعتی، جامعهشناسی صنعتی به تحلیل روابط کارگر-کارفرما، تقسیم کار، و تأثیرات فناوری بر نیروی کار، مانند نظریه «مهارتزدایی» هری براورمن (1974)، میپرداخت. براورمن استدلال کرد که سرمایهداری با سادهسازی کار، مهارتهای کارگران را کاهش میدهد تا هزینهها را کم کند. با این حال، در جامعه فراصنعتی، که اقتصاد بر خدمات و فناوری اطلاعات متکی است، این رشته به بررسی موضوعات جدیدی مانند خودمختاری کارگران، انعطافپذیری شغلی، و تأثیرات جهانیسازی پرداخته است.
امروزه، جامعهشناسی صنعتی به تحلیل چالشهای نوین مانند اتوماسیون، هوش مصنوعی، و تغییر ساختارهای سازمانی میپردازد. در جامعه فراصنعتی، دانش نظری و مهارتهای تخصصی جایگزین نیروی کار دستی شدهاند، و دانشگاهها نقش کلیدی در تأمین متخصصان دارند. این تحولات، روابط اجتماعی را تغییر داده و تعاملات دیجیتال جایگزین ارتباطات سنتی شده است. برای مثال، کار گروهی و خودمختاری مسئولانه، برخلاف دیدگاه براورمن، برای کاهش بیگانگی کارگران رواج یافته است.
در ایران، جامعهشناسی صنعتی با چالشهایی مانند تسلط ساختارهای سیاسی بر دانشگاهها و کمبود دادههای دقیق مواجه است. با این حال، تنوع قومیتی و نظامهای اقتصادی محلی فرصتهایی برای پژوهش در این حوزه فراهم کردهاند. زنان در صنایع ایران نیز با موانع مضاعفی مانند چالشهای جنسیتی مواجهاند که نیازمند تحلیلهای جامعهشناختی عمیقتر است.
جامعهشناسی صنعتی در عصر فراصنعت به بررسی نابرابریهای جدید، مانند شکاف دیجیتال، و تأثیرات فناوری بر هویت و فرهنگ سازمانی میپردازد. این رشته دیگر محدود به بنگاهها نیست، بلکه کل نظام اجتماعی را در بر میگیرد. با رشد دموکراسی دیجیتال و جهانیسازی، جامعهشناسی صنعتی به ابزاری برای درک تعاملات پیچیده اقتصاد، فناوری، و سیاست تبدیل شده است.
در نتیجه، جامعهشناسی صنعتی از مطالعه کارخانههای صنعتی به تحلیل نظامهای دانشبنیان و دیجیتال تکامل یافته است. این رشته با ارائه بینشهای علمی، به سیاستگذاری اجتماعی و کاهش نابرابریها کمک میکند و در جامعه فراصنعتی امروز جایگاه محوری دارد.