
خسارات ناشی از کاهش بهرهوری در صنایع جهانی سالانه میلیاردها دلار هزینه به اقتصادها تحمیل میکند. این خسارات نهتنها تولید را کاهش میدهند، بلکه رقابتپذیری صنایع را در بازار جهانی تضعیف میکنند. بر اساس گزارشهای اخیر، کاهش بهرهوری در بخشهای کلیدی مانند تولید، کشاورزی، و فناوری، رشد اقتصادی جهانی را تا 2 درصد در سال 2025 کاهش داده است.
کاهش شدید بهرهوری در صنایع ایران، بهویژه در دهه اخیر، یکی از چالشهای اصلی اقتصاد کشور است که ریشه در عوامل ساختاری، مدیریتی، و محیطی دارد. بهرهوری، بهعنوان نسبت خروجی به ورودی در فرآیند تولید، در ایران به دلیل مشکلات متعدد کاهش یافته و توانایی رقابتپذیری صنایع را در بازارهای جهانی تضعیف کرده است.
تحریمهای بینالمللی یکی از عوامل کلیدی کاهش بهرهوری است. این تحریمها دسترسی به منابع مالی خارجی، فناوریهای پیشرفته، و مواد اولیه را محدود کردهاند. به گفته کارشناسان، تحریمها هزینههای تولید را افزایش داده و توان رقابتی صنایع را کاهش دادهاند. فرسودگی زیرساختها و ماشینآلات نیز نقش مهمی دارد. گزارشها نشان میدهند که عدم سرمایهگذاری در نوسازی خطوط تولید، بهرهوری را کاهش داده و مصرف انرژی و آلایندگی را افزایش داده است. برای مثال، در استان سمنان، فرسودگی تجهیزات تولید به کاهش کیفیت و تیراژ محصولات منجر شده است.
ناکارآمدی سیاستهای پولی و مالی، از جمله افزایش نرخ بهره و نوسانات ارزی، فشار مضاعفی بر صنایع وارد کرده است. سیاستهای انقباضی دهه 90، همراه با انتشار بیرویه اوراق قرضه دولتی، رکود اقتصادی را تشدید کرد و نقدینگی را به سمت بازارهای سفتهبازی سوق داد. این عوامل، سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه را کاهش داده و نوآوری را محدود کرده است. مطالعهای در صنایع پتروشیمی نشان داد که هزینههای تحقیق و توسعه در ایران تنها 0.38 درصد ارزش افزوده است، در حالی که در کشورهای توسعهیافته به 2.5 تا 3 درصد میرسد.
مدیریت ناکارآمد و وابستگی به اقتصاد نفتمحور نیز بهرهوری را کاهش داده است. بنگاههای دولتی با مالکیت عمومی، به دلیل ناکارآمدی مدیریتی، تأثیر منفی بر بهرهوری دارند. همچنین، کاهش قدرت خرید مردم و افت تقاضا، بهویژه در صنایع غذایی و خدماتی، تولید را کاهش داده است. قطعی برق نیز چالش دیگری است که با توقف خطوط تولید، بهرهوری را کاهش داده و هزینههای اضافی مانند استفاده از ژنراتورها را تحمیل کرده است.
مهاجرت نخبگان و کاهش سرمایه انسانی نیز تأثیر قابلتوجهی دارد. خروج متخصصان، ذخیره ژنتیکی و دانشی کشور را تضعیف کرده و بهرهوری را کاهش داده است. علاوه بر این، عدم آموزش کافی نیروی کار و استفاده از روشهای سنتی در مدیریت و تولید، مانند آبیاری ناکارآمد در کشاورزی، بهرهوری را پایین نگه داشته است.
در نتیجه، کاهش بهرهوری در صنایع ایران نتیجه ترکیبی از تحریمها، فرسودگی زیرساختها، سیاستهای اقتصادی ناکارآمد، و کمبود سرمایه انسانی است. اصلاحات ساختاری، سرمایهگذاری در فناوری، و تقویت آموزش نیروی کار میتوانند مسیر بهبود را هموار کنند، اما این نیازمند عزم ملی و سیاستگذاری منسجم است.