موتور نوآوری یا آرزوی ناتمام توسعه صنعتی؟

صنایع و معادن: شرکتهای دانشبنیان(Knowledge-based companies) امروز دیگر گزینه نیستند؛ آنها نیروی محرکه رشد اقتصادی، خلق شغل با کیفیت و مقاومت در برابر شوکهای جهانیاند. تجربههای موفق بینالمللی نشان میدهد ترکیب سرمایهگذاری مداوم در دانش، پیوند نزدیک با دانشگاهها و حمایت سیاستی هدفمند، تفاوتِ میان یک اکوسیستم نوآور و یک بازار خامفروشی را رقم میزند.
ماهیت و کارکرد شرکتهای دانشبنیان
شرکتهای دانشبنیان محصول سرمایهگذاری در «سرمایه دانشی» هستند: R&D، نرمافزار، پتنت، مهارتهای تخصصی و فرآیندهای سازمانی که ارزشآفرینی را بهجای تکیه بر منابع طبیعی یا نیروی کار ارزان، بر ایده و دانش بنیان میکنند. OEC تأکید میکند سرمایهگذاری در این نوع سرمایهها(Knowledge-based capital) از مهمترین محرکهای رشد بهرهوری و رفاه در اقتصادهای پیشرفته است.
چگونه شرکتهای دانشبنیان رقابتی میشوند؟
نمونههای برجسته نشان میدهد، تمرکز روی فناوریهای پیچیده و سرمایهگذاری سنگین در R&D مزیت رقابتی پایدار میآفریند. شرکت هلندی ASML که تجهیزات لیتوگرافی پیشرفته برای تراشهسازی میسازد، با هزینههای چندصدمیلیون دلاری R&D و شبکه همکاری جهانی، عملاً ورود رقیبان جدید را سخت کرده است؛ این مدل نشان میدهد عمق فناوری میتواند پایهای برای هژمونی بازار باشد.
در زیستفناوری، Moderna نمونهای از شرکت مبتنی بر دانش است که با تکیه بر پلتفرم mRNA توانست در مقیاس جهانی ظهور کند؛ سرمایهگذاری بلندمدت در پژوهش و تطبیق سریع به شرایط بازار، کلید موفقیتش بوده است.
در حوزه نیمهرساناها و نرمافزار، شرکتهایی مانند Arm و SAP نشان میدهند که مالکیت فناوریهای اساسی(IP) و مدلهای تجاری مبتنی بر لایسنس یا سرویسمحور میتواند درآمدهای بلندمدت و نفوذ بازار را تضمین کند.
زیربنای موفقیت
UNCTAD و تجربه کشورهای پیشرو بر نقش زیربنایی پارکهای علم و فناوری و مراکز نوآوری تأکید دارند: این فضاها، نهفقط زمین و ساختمان، که شبکهای از سرمایهگذاران، مشاوران تجاری، آزمایشگاهها و دانشگاهها هستند که انتقال فناوری و رشد شرکتهای دانشبنیان را تسریع میکنند.
چرا ایران عقب میماند؟
در ایران موانع چندلایهاند. از جمله دسترسی محدود به سرمایهگذاری ریسکی بینالمللی، ضعف در حمایت مالی از R&D، شکاف دانشگاه-صنعت، مشکلات مالکیت معنوی و بوروکراسی در ثبت و تجاریسازی نوآوریها. نتیجه این شده که بسیاری از ایدههای خوب در مرحله آزمایشگاه متوقف میشوند یا به شکل ناقص تجاری میگردند.
راهبردهای اجرایی: سیاستهایی که نتیجه میدهد
برای تبدیل ظرفیت علمی به شرکتهای دانشبنیان جهانی، چند گام عملی ضروری است:
1- افزایش بودجه و مشوق مالی برای R&D از طریق اعتبار مالیاتی، صندوقهای VC دولتی-خصوصی و ضمانتهای اعتباری
2- ایجاد و تقویت پارکهای فناوری و زیستبوم تجاریسازی با پنجره واحد خدمات و تسهیلات آزمایشگاهی مشترک
3- حمایت از مالکیت فکری و تسهیل صادرات فناوری (پشتیبانی حقوقی و دیپلماتیک برای شرکتها)
4- برنامههای آموزش مهارتی و جذب مدیران بینالمللی تا شرکتها زودتر به بلوغ سازمانی برسند.