
صنایع غذایی و آشامیدنی ۱۸درصد از سهم کلی اشتغال بخش صنعت ایران را در برمیگیرند و با خلق ۱۱درصد از کل ارزشافزوده صنعتی کشور، رتبه چهارمین صنعت ارزشآفرین را به خود اختصاص دادهاند. براساس گزارش کمیسیون صنایع اتاق ایران، مهمترین چالشهای این صنعت، عبارتند از مشکلات تامین برخی از مواد اولیه نظیر میوههای صنعتی در صنعت آبمیوه و کنستانتره و این یکی از بزرگترین چالشهای صنعت غذایی است. نوسانات در تولید محصولات کشاورزی بهعنوان مواد اولیه موردنیاز صنعت نیز این بخش را تهدید میکند. آببری و انرژیبری بهنسبت بالای این صنعت، آینده آن را با تهدید مواجه کرده است.
از سوی دیگر، سرمایهگذاری بزرگ کشورهای همسایه بهعنوان کشورهای هدف صادراتی صنایع غذایی و آشامیدنی ایران در بخش کشاورزی و صنایع غذایی باعث شده است تا نهتنها بازارهای هدف از دست بروند، بلکه شرایط با چرخش مواجه شود و حال این ایران است که به سوی واردات از دیگر کشورها در این بخش حرکت میکند. با این حال، هنوز هم امید زیادی برای پیشرفت این بخش بزرگ موجد ارزشافزوده وجود دارد. تولید متنوع و گسترده محصولات کشاورزی و غذایی در کشور، افزایش تقاضا بهواسطه گسترش جمعیت شهرنشین در کشور و منطقه، وابستگی کم به واردات مواد اولیه، برخورداری از شبکه توزیع گسترده عمده و خردهفروشی و مالکیت بالای بخش خصوصی، نقاط قوت و فرصتهای این صنعت در ایران هستند.
توجه بالا به مالکیت بخش خصوصی در این صنعت باعثشده تا بازاری رقابتپذیر به وجود بیاید و به واسطه آن، تلاش برای خلق نوآوری و استفاده از فناوریهای نو در جهت گسترش فعالیت صنایع غذایی و آشامیدنی، شکل بگیرد. اهمیت پیشرفت فناوریهای نوظهور در تولید صنعت غذایی و آشامیدنی و مقایسه آن با فناوریهای سنتی، موضوعی است که در این گزارش به آن پرداخته شده و بر همین اساس، سه روند «امنیت غذایی»، «انطباق زیست محیطی» و «به سوی خودکفایی» برای ادامه کار این صنایع در زمینه فناوریهایی نو تبیین شده است.
براساس آمار، با وجود نوسانهای متعدد طی سالهای گذشته، صنعت غذایی و آشامیدنی هماکنون با سهم نزدیک به ۳.۷درصد از تولید ناخالص داخلی، یکی از مهمترین صنایع کشور به شمار میآید. در کنار سهم این صنعت از تولید ناخالص داخلی کشور، این صنعت در ایجاد اشتغال و ارزشافروده نیز جایگاه قابل ملاحظهای دارد. این صنعت بهخصوص از سال ١٣٩٤، با جهشی قابل ملاحظه توانسته است یکی از صنایع مهم کشور در اشتغالزایی و ایجاد ارزشافزوده باشد.
در حالی که کشورهای توسعهیافته در مسیر پیشرفت سریع در توسعه فناوریهای جدید (بیوتکنولوژی، اکوسیستمهای تولید غذای مصنوعی مبتنی بر بیورآکتور، کشاورزی دایرهای، مزارع عمودی، کشاورزی دقیق روباتیک، لجستیک هوشمند و تولید غذای بدون زمین از طریق سنتز شیمیایی مستقیم مواد مغذی) قرار دارند، سایر کشورها از جمله کشورهای در حال توسعه هنوز درگیر پذیرش و انطباق فناوریهای موج قبلی (محصولات اصلاحشده ژنتیکی، آبیاری قطرهای و…) هستند. از اینرو موج جدید پیشرفتهای فناوری بهکندی در بسیاری از نقاط جهان گسرش پیدا میکند و این امر متاثر از چالشهایی نظیر کمبود سرمایهگذاری یا عدمپذیرش فناوریهای پایهای است. اهمیت صنعت غذایی سبب شده است تا امروزه مرز پررنگی میان فناوریهای سنتی و نوظهور در صنعت غذایی ترسیم شود که برخی از آنها در ادامه ذکر شده است.
فناوریهای تسریع انتخاب، رشدبذر و اصلاح نژاد حیوانات، مهندسی ژنتیک سنتی گیاهان و جانوران کشاورزی، واکسنها، آنتیبیوتیکها و داروهای ضدویروس برای دامپروری، تکنیکهای مدیریت یکپارچه آفات و آفتکشهای زیستی، تجهیزات برای کنترل ایمنی زیستی در سراسر زنجیره ارزش، فناوری کودهای کامپاند، کندرهش و سفارشی، فناوریهای کشاورزی دقیق اولیه، فناوریهای ساخت ماشینآلات کشاورزی همهجانبه، فناوری برای فرآوری عمیق مواد کشاورزی و شیلات و بیوتکنولوژیهای پایه برای فرآوری مواد غذایی از جمله مرزهای فناوریهای سنتی در صنعت غذایی هستند.
توالییابی نسل بعدی و سایر بیوتکنولوژیهای پیشرفته، فناوری برای کشاورزی پایدار، دایرهای و ارگانیک، فناوریهای پیشرفته کشاورزی دقیق (وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین، شبکههای حسگر، روباتیک ازدحام و هوش مصنوعی)، تجهیزات کشاورزی شهری (آبزیپروری چرخشی و مزارع عمودی)، فناوریهای پیشرفته استفاده از زباله از جمله انرژی زیستی نسل بعدی، لجستیک کشاورزی و سیستمهای حملونقل هوشمند، ذخیرهسازی روباتیک و فناوری برای تولید مواد غذایی بسیار شخصیسازیشده و کاربردی و فناوری برای تولید مواد غذایی مصنوعی و مهندسی بافت نیز از جمله مرزهای فناوریهای سنتی در صنعت غذایی به شمار میروند.
روندهای ذکرشده برای صنعت غذایی و ترکیب آنها با فناوریهای در حال توسعه موجب شده است تا سه روند اساسی برای این صنعت طی دهههای آتی مورد توجه قرار گیرد. این سه روند را میتوان به طور مشخص «امنیت غذایی»، «انطباق زیست محیطی» و «به سوی خودکفایی» برشمرد؛ به طوری که در امنیت غذایی تامین کافی غذای سالم، در انطباق زیستمحیطی، بهکارگیری فناوری و ملاحظات زیستمحیطی در تولید غذا و در خودکفایی کاهش ضایعات و بهرهگیری موثر و کارآ از منابع در دسترس مورد توجه قرار میگیرد.