
صنعت رنگ ایران در سال ۲۰۲۵: نوآوری، چالش و آینده صادرات
صنایع و معادن: صنعت رنگ ایران در سال ۲۰۲۵ همزمان با یک پیوست تکنولوژیک و یک دورهی انطباق با شرایط سخت مواجه است. از یکسو کارخانههای داخلی در حال ارتقا فرمولاسیونها بهسوی محصولات کم VOC و پوششهای پودری هستند؛ از سوی دیگر تنگناهای تأمین مواد اولیه و محدودیت دسترسی به فناوریهای پیشرفته، سرعت تبدیل را کاهش داده است. حاصل کار بازاری دوگانه است: بخشهای موفق که با نوآوری نرمافزاری و بازاریابی منطقهای پیش میروند و بخشهای سنتی که هنوز به تولیدات پایه و بازار داخلی وابستهاند.
رنگهای نو
در سطح فنی، تحول بهسوی فرمولاسیونهای آبپایه، پوششهای پودری و محملهای کمآلاینده شدت گرفته است. تولیدکنندگان ایرانی، بهویژه در بخشهای دکوراتیو و صنعتی، سراغ جایگزینهای کم VOC و افزایش کارایی پوشش رفتهاند که همسو با روند جهانی است. این تغییرات نهفقط بهدلیل هنجارهای زیستمحیطی، بلکه در اثر تقاضای بازارهای صادراتی منطقهای نیز بهوجود آمده است.
گره تأمین
بزرگترین مانع رشد، وابستگی به واردات حلالها، رزینها و پیگمنتهاست که تحتتأثیر تحریمها و محدودیتهای صادراتی قرار دارد. در حالیکه برخی منابع دولتی و صنعتی از حرکت بهسوی خودکفایی در شیمی و پلیمر خبر میدهند، فرآیند تبدیل به زنجیره تأمین کامل و مقاوم هنوز زمانبر است و بخش قابلتوجهی از شرکتها ناچار به جایگزینی فرمول و کاهش تنوع محصولات شدهاند. محدودیتهای مالی و ارزی نیز افزون بر دشواری دستیابی به تجهیزات مدرن، هزینهی سرمایهگذاری را افزایش داده است.
قاب محاسبه
از منظر بازار، اندازهی کل بازار جهانی رنگ و پوشش در ۲۰۲۵ در محدودهی صدها میلیارد دلار ارزیابی میشود و نرخ گذار به محصولات پایدار یکی از محرکهای اصلی رشد است. در ایران گزارشهای محلی نرخ رشد متفاوتی را نشان میدهند، اما همهی نشانهها از افزایش نسبی تقاضا در بخش معماری و کاربردهای صنعتی حکایت دارد؛ بااینحال رقابت قیمتی و هزینههای مواد اولیه، حاشیهی سود شرکتهای کوچک را تحتفشار قرار داده است.
درس از کنار
در عرصهی بینالمللی، چین، آمریکا و چند شرکت بزرگ چندملیتی محور بازار و فناوریاند؛ آنها در فابریکیشن پیگمنتها، تحقیق و توسعهی رزینهای نو و شبکهی توزیع جهانی سرمایهگذاری سنگین انجام دادهاند. این پیشروان همچنین روی توسعهی پوششهای عملکردی، پوششهای ضدخوردگی و راهکارهای سبز سرمایهگذاری میکنند؛ در نتیجه کشورهایی که به زنجیرهی تأمین و تحقیق و توسعه دسترسی دارند، راحتتر میتوانند به محصولات با ارزشافزودهی بالا تبدیل شوند. ایران در مقایسه نیازمند سرمایهگذاری هدفمند درR&D، توسعهی خوشههای صنعتی و استانداردسازی فرآیندهاست تا بتواند بخشی از ارزشافزودهی زنجیره را حفظ کند.



