سیمای معدنمعدن

کم‌کربن، رگ سبز معدن

ضرورت گذار به معادن کم‌کربن در ایران

صنایع و معادن: ایران با ذخایر عظیم و پروژه‌های تازه‌راه‌انداز در برابر انتخابی تاریخی قرار دارد: آیا معادن را با سوختِ دیزل ادامه دهد یا مسیر الکتریفیکاسیون و هیدروژن را در پیش گیرد؟

چهار ستون فنی و نهادی گذار

برای تبدیل یک معدن سنتی به نمونه‌ای کم‌کربن در ایران، چهار نیاز زیربنایی باید هم‌زمان برآورده شود: الف) منبع انرژی پاک و پایدار (خورشیدی، بادی یا شبکه ترکیبی) برای تغذیه تجهیزات و فرآوری؛ ب) الکتریفیکاسیون ناوگان و زیرساخت‌های شارژ/ترالی برای کامیون‌ها و حفارها؛ ج) سیستم‌های دیجیتالِ مدیریت و نگهداری پیش‌بین (دوقلوی دیجیتال، IoT و AI) برای بهینه‌سازی مصرف انرژی؛ و د) چارچوب‌های قراردادی و مالی شامل مشوق‌های سرمایه‌گذاری و صندوق‌های تضمین ریسک برای جذب فناوری و سرمایه خارجی. این چهار محور در تجربه جهانی پایه هر پروژه موفق کم‌کربن بوده‌اند.

الکتریکی یا هیدروژنی؟ انتخاب فناوری تحول

کشورهایی که جلوترند، از ترکیب فناوری‌ها استفاده می‌کنند: در معادن شیلی و استرالیا نمونه‌هایی از «ترالی اسیست» (خطوط برقی برای کامیون‌های سنگین) نصب شده‌اند تا مصرف دیزل را کاهش دهند؛ نمونه تازه در شیلی نشان می‌دهد چنین سیستم‌هایی می‌توانند در مقیاس عملیاتی بازده و کاهش گاز را تضمین کنند. هم‌زمان شرکت‌هایی مثل Komatsu و برخی غول‌های معدنی در مسیر آزمایش کامیون‌های حجیم با موتورهای هیدروژنی و پیل‌سوختی‌اند که برای مسیرهای بلند و بارهای سنگین مناسب‌ترند. انتخاب بین باتری‌محور، ترالی و هیدروژن در هر سایت باید بر اساس فاصله حمل، الگوی شیب مسیر و قابلیت تغذیه انرژی تجدیدپذیر انجام شود.

دیجیتال‌سازی؛ سوخت نرم بهینه‌سازی

دوقلوی دیجیتال و تحلیل‌های پیش‌بینانه نقش محرک را بازی می‌کنند: شبیه‌سازی جریان مواد، مصرف انرژی و سناریوهای نگهداری، توقفات غیرضروری را کاهش می‌دهد و امکان برنامه‌ریزی بهینه انرژی تجدیدپذیر را فراهم می‌سازد. منابع پژوهشی توصیه می‌کنند پیش‌از هر سرمایه‌گذاری سنگین در سخت‌افزار، ساخت یک مدل دیجیتال از عملیات به‌عنوان پایه طراحی فنی و مالی اجرا شود.

دستاوردهای پیشرو؛ چه آموختیم؟

تجربه شرکت‌های بزرگ جهانی نشان می‌دهد: سرمایه‌گذاری در انرژی تجدیدپذیر کنار سایت(on-site renewables)، راه‌اندازی خطوط ترالی در مسیرهای پرتراکم و برنامه‌های نگهداری پیش‌بینانه، جمعاً تا ده‌ها درصد انتشار CO2 را کاهش می‌دهد و هزینه عملیاتی بلندمدت را پایین می‌آورد. Rio Tinto و چند معدن برتر دیگر پروژه‌های الکتریفیکاسیون و قراردادهای انرژی بلندمدت(PPA) را اجرا کرده‌اند که الگوهای قراردادی و فنی قابل اقتباس برای بازارهای در حال توسعه فراهم می‌آورند.

چالش‌های ایران و گام‌های عملی

ایران مزیت نزدیکی به بازارهای منطقه و منابع خورشیدی و بادی دارد، اما چالش‌ها واقعی‌اند: نوسان برق شبکه، محدودیت سرمایه‌گذاری خارجی، فرسودگی ناوگان و فقدان تجربه عملی در پیاده‌سازی ترالی یا کامیون هیدروژنی. برای غلبه بر این موانع باید: ۱) برنامه پایلوت سه‌فازی(الکتریکی شدن مشروط، ترالی در شیب‌های مشخص و تست هیدروژن برای مسافت‌های طولانی) اجرا شود ۲) صندوق تضمین جذاب برای پوشش ریسک فناوری و خرید تجهیزات برقرار گردد ۳) ابتکار ملی داده معدن برای جمع‌آوری، ذخیره و اشتراک امن داده‌ها جهت ایجاد مدل‌های دوقلوی دیجیتال راه‌اندازی شود. سیاست‌گذاری هوشمند و مشوق‌های مالی می‌تواند سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی را به پروژه‌های کم‌کربن جذب کند.

فرصت اقتصادی و نشانه‌های بازار

بازار جهانی «معدن سبز» در حال شکل‌گیری است و مشتریان بزرگ زنجیره تأمین(خودروسازها، صنایع تکنولوژی) به‌واسطه سیاست‌های ESG به دنبال منابع با ردپای کربنی پایین‌اند؛ این یعنی معادن کم‌کربن می‌توانند برچسب قیمتی ممتاز و دسترسی آسان‌تر به قراردادهای بلندمدت صادراتی بیابند.

مشاهده بیشتر

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا